جشن روپوش سفید اولین بار در دانشگاه کلمبیا در سال ۱۹۹۳ توسط دکتر Arnold-Gold و Gold Sandra برگذار شد
و هم اکنون در بیشتر دانشگاههای اروپا و امریکا برای دانشجویانی که برای اولین وارد بخش های بالینی میشوند برگزار میشود و در ایران برای اولین بار در دانشکده پزشگی دانشگاه علوم پزشکی در سال۱۳۸۰ توسط اینجانب که ریاست وقت دانشکده را داشتم برگزار شد . و هم اکنون شاهدم که این جشن در اکثر دانشکده های پزشکی، ،دندان پزشکی …. کشور ما برگذار میشود .
هدف از برگزاری این جشن این است که از علل انتخاب این رشته مطمئن شویم وراهی را هموار کنیم که ضمن کسب بهترین مهارتها ،دلسوز بیماران نیز باشیم. و خوب است در این جشن آنهائی که موی خود را در عرصه اموزش و بر بالین بیمار سفید کرده اند تجارب شان را برای شما عزیزان بیان کنند .
راستی یک پزشک خوب یعنی چه؟ یعنی پاس کردن یک امتحان؟، قبولی در ازمون های تستی؟، گذراندن یک دوره؟، در دانش پزشکی نام آور شدن؟، نفر اول بودن در هر سال؟ ، در آمد بیشتری داشتن؟ اگر از بیماران بپرسید که کدام پزشک برای درمان خود انتخاب میکند ؟پاسخ می شنوید : ما دوست داریم پزشکی مراقب ما باشند ، که به ما احترام بگذارد و بحرفهای من گوش دهد. و از شما ادرس محقق ترین و داناترین پزشک را نمی گیرند . پزشکی در اصل یک امر اخلاقی خطیر است که بر اساس پیمانی از اعتماد پایه گذاری شده است . بیماران حق دارند از استانداردهای والای مراقبت حرفه ای توسط پزشکشان برخوردار باشند.
عناصر اصلی مراقبت، صلاحیت حرفه ای، روابط خوب با بیماران و همکاران و نظارت بر الزامات اخلاقی حرفه هستند.
و سمبل حرفه پزشکی عبارتند از روپوش سفید و گوشی پزشکی
در قسمتی از برنامه یکی از اساتید کمک میکند روپوش سفید را نماینده دانشجویان بر تنش کند و این صحنه بسیار جالبی است .
روپوش سفید پزشکی،این پوشش اهمیت رابطه پزشک و بیمار را نشان می دهد و به تعبیری میتوان آن را ردای صبر و دلسوزی خواند.
چرا روپوش سفید لباس مخصوص پزشکان شد ؟ سفیدی بمفهوم درمان وسلامت است و در بعضی از فرهنگها بمعنی بیگناهی, ابر انسان, خلوص ,مهربانی…. سعی کنید با ظاهری باوقار ، ساده و تمیز ظاهر شوید تا بتوانید اطمینان بیمار خود را جلب کنید.
پزشک باید برای بیمار مانند یک دوست باشد ،در مواردی نادر عمر بیمار فقط با یک اقدام غلط پزشکی کوتاه نمیشود بلکه میتواند با کلمات و رفتارهای غلط پزشک هم کوتاه شود.
در یک بررسی مشخص شده گه دانشجویان موفق در ادبیات و زبان نسبت به ریاضیات و علوم پزشکان موفقتری بوده اند .
این جشن در دانشکده برگزار میشود و دانشکده بهمه دانشجویان آن دوره یک دست روپوش سفید که قبلا برای آن دانشجو سفارش داده شده ،گوشی و چکش رفلکس هدیه میدهد .
دانشجو بداند که در بخشهاباید دوباره یاد بگیریم:چگونه ببینیم ، چگونه بشنویم ، چگونه احساس کنیم ، چگونه بیاموزیم و چگونه لبخند بزنیم ، که فقط در عمل بدست می آید . میدانیم که هنر پزشکی با تجربه بدست می آید مادرزادی نیست و رمزورازی هم ندارد که آنرا فاش کنند و در بستر آموزش بالینی میتوان آن را آموخت. باید تاریخچه بیماران را گرفت وگرفت ،معاینه کردو کرد، وارد بحث ها شد وشد ونتایج را نوشت و نوشت.
وقت مثل پول نیست، شما می توانید پول را در بانک ذخیره کنید ولی وقت را نه و در پزشکی از دست دادن وقت میتواند منتهی بفاجعه شود . فکر نکن به اندازه کافی می دانی ، اموزش پزشکی برای همه عمر است . تانک معلومات ما راه نفوذ و خروج دارد. نمی توان راه خروج را سد کرد، باید هر روز به آن افزود تا کافی بماند.حداقل مطالعه در روز چهار ساعت است
در هر نوبت کاری که بالای سر بیمار حاضر شدی، سعی کن از همه کسانی که در ارتباط با بیمار بوده اند شرایط بیمار را بپرسی و در progress note وارد کنی ،آنچه را که از بیمار می شنوی یا می بینی یا استنتاج می کنی باید ثبت نمایی ،از وظایف پزشک داشتن مهارت در شنیدن صحبتهای بیمار وهمدلی با بیمار است. پس پزشک باید یاد بگیرد که بیشتر بشنود تا سخن بگوید. هیچ کس جز خود تو نمی تواند مراقب بیمارت باشد، شرح حال را به دقت مطالعه کن، دوباره به بیمارت مراجعه کن و سؤال مجدد و معاینه مجدد ،سخننان بیمارت را نادیده نگیر، به آزمایشات و اطلاعات دیگر به خوبی توجه کن و در رابطه با مسئولیت خود حساس باش.
این سؤال را که چرا درمان و تشخیص هنوز معلوم نشده همواره با خودت داشته باش و همیشه بفکر سئوالاتی که پاسخش را نیافته ای باش .
با جملات نمی دانم و به من کمک کن رفاقت زیادی داشته باش و از آنها استفاده کن.هیچ وقت از سؤال کردن واهمه نداشته باش ،اگر به این نتیجه رسیدی که بعضی بیماری را خوب معاینه نکرده اند و اقدامات لازم را انجام نداده اند تحمل کن، فکر کن شاید دانش شما کمتر باشد، دیگران را مقصر ندان. وقتی به این نتیجه رسیدی که حرف شما درست بوده از این اتفاق برای تحقیر دیگران استفاده نکن.
سعی کن برای هر بیمار یک کارت که در جیب جای بگیرد داشته باشی، در یک طرف کارت مطالب مهم از شرح حال بیمار و در طرف دیگر مطالب مهم از management بیمار یادداشت کنی.
بیمارانی را که در اورژانس می بینی پی گیری کن و در بخش ها هم به او سر بزن چون توقف کوتاه در اورژانس آموزش خوبی به شما نمی دهد. همواره یک دفتر پی گیری داشته باش .
پوشیدگی بدن هر بیمار در زمان معاینه، بجز قسمتی را که معاینه میکنی از حقوق بیماران است باید آن را رعایت کرد.
بیماران از هر طبقه و هر نژادی که باشند، فقیر یا غنی، بیماری مسری داشته باشند یا نداشته باشند برای شما فرقی نکند.
اطلاعات بیمار در هر ضمینه باید محرمانه بماند (هرچند در مواردی حفظ محرمانه بودن سخت است… ) و حتی الامکان باید از کپی کردن مدارک بیمار پرهیز کرد.
ویلیام اسلر میگوید: مطالب مربوط بنوع ارتباط را نمیتوان از هیچ کتابی اموخت.ارتباط مناسب از پزشکی هنر میسازد ،در مقوله درد میگویند : بیمار درد را بخوبی میشناسد ولی درمانش را نمیداند ، پزشک درمان درد را میداند ولی درد را نمیشناسد .
هنر برقراری رابطه مناسب بین بیمار و پزشک ، هنر تداوم این ارتباط با بیمار همگی بعنوان هنر پزشکی محسوب می شوند .بیمار برداشتهای مختلفی از ارتباطات غیر کلامی درک میکند.و بیمار از حالت مصاحبه شما مطالب زیادی میفهمد.بیمار دوست دارد اورا بچشم یک انسان نگاه کنند نه بچشم یک صندوقچه ای از بیماری،گاهی بیماران از بیمارستان مرخص میشوند با هزار سئوال که این بیماری چه تاثیری بر زندگی او دارد و او چه تغییراتی باید در زندگی خود بدهد ،و پزشک میخواهد پاسخ سئوالات ذهنی ودرونی بیماران را با احتمالات عینی بدهد .
وقتی نمیتونی ارتباط خوبی ایجاد کنی دیگه مهم نیست چه میدونی ،چون با ارتباط خوب میتوانی از آنها استفاده کنی. پزشکانی که نمیتوانند ارتباط خوب ایجاد کنند در خطر قرار میگیرند .
متاسفانه بیشتر دوره یک پزشک به اموزش تکنیک میگذرد و پزشکان بیشتر حرف میزنند تا گوش بدهند . خیلی از پزشکان نمیخواهند شنونده خوبی باشند مانند یک مکانیک ماشین انسان عمل میکنند و بیمار احساس میکند که بیماریش در حد یک فرایند مکانیکی پائین امده.
همواره شرح حال را با سئوالهای باز اغاز کن تا بیمار برای شما مطالب بیشتری را شرح دهد و از پرسش سئوالهائی که پاسخ انها بله یا خیر است پرهیز کنید(چگونگی دردرد را شرح دهید) .در مواقعی هم میتوانید سئوالاتی داشته باشید که پاسخ ان یک کلمه باشد (ایا درد برنده بود)و میتوان گفت سئوالات باز بتدریج جایش را بسئوالات بسته میدهد.
اگر بیماری حاضر بدریافت خدمتی از یک دانشجو نشد اصرار نکنید و ان خدمت را حذف نکنید .در اینگونه موارد آن خدمت را توسط یکی دیگر از همکاران انجام دهید.
پزشک باید قبل از اینکه سعی در شناخت بیماری داشته باشد بیمار را بشناسد .برای پزشک بیماری یک فرایند است که میتوان با معاینات پزشکی و ازمایشات انرا فهمید .برای بیمار گاهی بیماری یعنی تباهی زندگی.
در انواع ارتباطهای متقابل و بیمار مدار، ذهن پزشک از پاتو فیزیولوژی بیماریها فراتر رفته و مطالب مربوط به biological,psychological and social بیمار را جستجو میکند ،و واقعا” این را میگویند پزشکی .
برنامه نهفته اموزش پزشکی کوره راههائی است که دانش پزشکی را با اخلاق ورفتار حرفه ای بهم میامیزد و شکل میدهد وآن در برنامه های معمول کلاسهای درسی ما تعریف نشده. حرفه ای بودن نیازمند فتح قله های ضوابط واخلاق پزشکی هست
حرفه ای بودن در پزشکی یعنی : از خود گذشتگی ، پاسخگو بودن در برابر مسئولیتها ، ارائه یک کار عالی، انجام وظیفه ، ارزش قائل شدن برای خود و دیگرا ن و حس همدردی و دلسوزی.
حرفه ای بودن در پزشکی بمعنی نیل به بالاترین سطح ارتقای کیفیت هم به لحاظ عملی و هم به لحاظ ایجاد دانش فنی در خود ، توجه به منافع و آسایش و رفاه بیمار.
پزشک باید حدود حرفه ای خود را بداند و از ان تخطی نکند تا دیواری بقطر دیوار چین در اطراف خود بسازد ،تا از هر تعرضی ایمن بماند، حتی تصور ارتباطهای جنسی ،مالی (هدیه ..) در سر نپروراند .
روپوش سفید بر تن پزشکانی برازنده است که:مصالح وعلائق بیماران را بر علائق خود مقدم بدانند. رعایت اخلاق در تمام لحظات ارتباط با بیمار را داشته باشند.
پزشکان موفق کسانی هستند که : حفظ کرامت بیماران را داشته باشند، به نیازهای بیمار گوش فرا دهند، مردم دوست باشند، درستکار باشند، امانت دار باشند و دلسوز باشند.