در قدیم اعتماد بنفس در انسان را بیک جام پر از آب تشبیه میگردند که با هر انتقاد مقداری از ان برداشته بخارج از ظرف ریخته میشود و اگر ما همواره و مدام بدون برگرداندن آب بداخل جام انرا بیرون بریزیم ظرف خشک وخالی میشود و دانشجو نیز خالی از اعتماد بنفس میگردد که دانشجو بدون اعتماد بنفس اموزش نمی گیرد و این یعنی انتقاد را در بازخورد با تشویق همراه کنید .
از اموخته های سالهای دور من جاری کردن دقیق مقررات و پایبند شدن به آئین نامه ها بود بتدریج که سن کاری من اضافه شد و بیشتر در محیط های آموزشی با دانشحو همراه شدم باین نتیجه رسیدم در محیطی که ترس و دلهره باشد آموزش را باید فراموش کرد در محیط های صمیمی البته با برنامه آموزشی مدون که نیاز های دانشجو را برطرف کند آموزش موفق جاری خواهد بود .
وقتی ساعت حضور هیئت علمی در هفته در بخش بتعداد انگشتان دست نمی رسد و هیچ استادی دانشجویش را بنام نمی شناسد یا محیطی با ترس و دلهره ایجاد میشود و یا آن برنامه اندک آموزشی مشکلی برای دانشجو حل نمیکند .
در مورد شرح حال که گفته میشود با ارزش است ،هر شرح حال باید دارای بازخورد باشد ولی این بازخورد باید کوتاه در حد چند دقیقه و با دید مثبت باشد .
نحوه دادن بازخورد خیلی اهمیت دارد ،برحسب هر فرد بازخورد متفاوت است ،در حین بازخورد باید هم به نقاط ضعف و هم نقاط قوت دانشجویان توجه شود تا نقاط ضعف آنها بهبود یافته و نقاط قوت نیز بیش از بیش تقویت شود، فیدبک همیشه باید در یک محیط صمیمی و دوستانه انجام پذیرد.
آنجه بیشتر در خاطرات دانشجوئی ما ماندگار شده روش ها و اقداماتی بود که از درستی و نادرستی نحوه انجام آن اطلاع نداشتیم و در یک روز تشویق استاد، آن اقدام را در من برای همیشه نهادینه کرد .
بازخورد مثبت بسیار موثر است و رفتارهای قابل قبول را در اموزش گیرنده تقویت میکند .
“شما کار خوبی کردید بیماری را که هذیان میکفته از سر تا پا معاینه کردید” .
تقویت یک واکنش مناسب بهترین راه برای پایدار شدن ان حرکت است .
اموزش دهنده همیشه باید دنبال نکته مثبتی در دانشجو باشد تا ان را بیان و تقویت کند حتی در مورد دانشجویانی که بطور قاطح کم سواد و مشکل دارند ،هر چند این همیشه ممکن نیست ولی اگر کنجکاو باشیم نکته ای پیدا میکنیم
عمل Reinforce نباید با کلماتی مانند ”خوب ” منتهی شود . باید بطور دقیق به موضوع اشاره کرد .
“شما مشکل مالی بیمار را درک کردید و با توجه به آن برای بیمار داروی مناسب جهت فشار خونش انتخاب کردید و این خیلی خوب است “.
د رصورت بروز هر عملی از سوی دانشجو فیدبک مربوطه باید سریعا به دانشجو داده شود و استاد موظف است براساس اعمال و تصمیمات مشاهده شده و نه براساس استنباط هایی که از قبل دارد اظهار نظر نماید. این فیدبک باید در مورد اعمال معینی که قابل تصحیح و تقویت هستند بیان شود و نه در مورد مهارت های کلی دانشجو و در آخر باید در نظر داشت که تنها اظهار نظر کردن و دادن فیدبک کافی نیست, بلکه باید در جهت اصلاح و تقویت اقدامات بالینی دانشجویان تلاش بیشتری صورت پذیرد.
مثلا“ : “درطول مدتی که گوش بیمار را معاینه میکردید بیمار ناراحت بود بیا تا یکبار دیگر نحوه دست گرفتن اتوسکوب را بشما نشان بدهم “.
اموزش گیرنده ای که به اشتباه اگاه است و و میداند در اینده چگونه باید انرا اصلاح کند فقط یک یاد اوری میخواهد . واموزش گیرنده ای که اشتباه را درک میکند ولی نمیداند چگونه خود را اصلاح کند در موقعیت بعد از اشتباه در بهترین زمان فراگیری قرار دارد که شما میتوانید از ان استفاده کنید . و اما اموزش گیرنده ای که نمیداند اشتباه کرده و یا انرا نمیذیرند دردسر بیشتری دارند باید برای انها وقت بیشتری برای توجیه اشتباه و اموزش گذاشت .
بازخورد باید جهت دار ،بموقع و بمحض رخداد موضوع باشد و باید واضح باشد .در جهت اصلاح یک مهارت یا یک نگرش باشد وعام نباشد .
همیشه بازخورد از یک تجربه دیداری یا شنیداری از یک موضوع آغاز میشود سپس منجر بیک Reflect و بازتاب توسط خودش میشود و پس از انعکاس یک استقرار فضائی در مغز پیدا میکند و در نهایت تبدیل بیک تجربه فعال میشود .
دانشجو در یک موقعیت عملی نکته ای را متوجه میشود، از استاد میپرسد سپس انرا اصلاح وبعنوان یک قانون عمومی برای تمام بیماران دیگر استفاده میکند و خود این مهارت نیز مرتب اصلاح میشود و ارتقاء پیدا میکند .
دانشجویان مثل اسفنج هستند و اب مثل اطلاعات اطرافشان و براحتی در ان غوطه میخورند و انها را جذب میکند .دانشجو وقتی میترسد، اضطراب دارد ،لبش را گاز میگیرد ،خودش را قایم میکند و هراس دارد چیزی نمی اموزد
سئوال از دانشجو نباید تهدید امیز باشد و پاسخ بدانشجو باید دقیق و مختصر باشد بگونه ای که نشان دهیم بیک انسان احترام می گذاریم .